آبان

آبان

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است
آبان

آبان

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است

تبر

دیروز کلی با دوستم صحبت کردم که قانعش کنم با " مشترک مورد نظر " دوست نیستم ، فهرست کارای بدی که میکنم داره بلند میشه.... نکته جالبی که تو حرفاش بود این بود که یکی ما رو دیده و رفته بهش گفته که ما با همیم !!!!!! متوجه نمیشم چرا یکی باید انگیزه داشته باشه بره به دوستم بگه من با کسیم ! چرا؟ به چه منظور؟! با چه هدفی میتونسته باشه زحمت این کار رو به خودش بده ؟

میدونم اعتراف کردن من اینجا چیزی رو از دروغی که به دوستم گفتم و اصرارم به این دروغ کم نمیکنه ولی نمیتونمم راستشو بهش بگم ، این رابطه به تنهایی کوله بار عذاب وجدانه ، نمیتونم نگاه کسی بهم رو در این مورد تحمل کنم .

نظرات 3 + ارسال نظر
مجتبی شنبه 29 آبان 1395 ساعت 16:32 http://m-z2016.blogsky.com/

سلام کم پیدا خوب هستین ؟

ممنون ، تهران بودم

مجتبی یکشنبه 16 آبان 1395 ساعت 08:23 http://m-z2016.blogsky.com/

دوست عزیزمن چند روزی نیستم در اولین فرصت نوشته هات میخوانم / من یک هفته نت ندارم / مواظب خودت باش

ممنونم ، شما لطف دارین ، موفق و پاینده باشید

مجتبی یکشنبه 16 آبان 1395 ساعت 08:20 http://m-z2016.blogsky.com/

خوب به حرفها دوست زیاد توجه نکن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد