آبان

آبان

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است
آبان

آبان

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است

دلتنگی

بعد مدت ها دوباره مینویسم ، چقدر حس خوبی داره نوشتن ، تصمیم گرفتم زندگیمو عوض کنم ، تصمیم گرفتم دیگه از کسی توقعی نداشته باشم . تنها باشم . میخام برم آلمان . باید هدفی داشت. خیلی وقته سنگ نوردی نمیکنم ، کوهم همینطور ، دردام خیلی زیاد شده ، بجاش میرم پیلاتس، یکی از دوستامم آتلیه زده ، بعدالظهرا میرم پیشش ، امروزم میرم تهران :) سفر خیلی خوبه ، حتا سفری که میدونی قراره پوست پات کنده بشه ، اون آقایی که گفتمم باهام هست :( عذاب وجدان دارم . امیدوارم همه چی خوب پیش بره .دلم خوشحالی میخاد.