آبان

آبان

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است
آبان

آبان

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است

یک روز خوب

امروز حالم بهتره ، بعد از یک روز وحشتناک معنی حال بهتر عوض میشه ، احساس میکنم بدن درد بد دیروزم بخاطر برخورد زشت پزشک کمیسیون پزشکی بود ، چند وقت پیش برای اینکه برم تهران پیش دکترم  ده روز مرخصی استعلاجی گرفتم ولی فقط هفت روزش تایید شد ، پریروز رفتم پیش خانم دکتر کمیسیون پزشکی ، بهم میگه " تو دفترچه ی ما برای آرتریت روماتویید از سه تا هفت روز در نظر گرفته شده ، من میتونستم فقط با سه روز موافقت کنم " لحنش خیلی بد بود ، من میدونم امروزم پشت میزش نشسته و حتا روحشم خبر نداره من بخاطر حرفاش کل دیروز گریه میکردم ، انگار که براش اهمیتی نداره من مریضم ، گاهی به خودم میگم چرا باید برای کسی اهمیتی داشته باشه این قضیه ؟ جوابی براش ندارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد