امروز حالم بهتره ، بعد از یک روز وحشتناک معنی حال بهتر عوض میشه ، احساس میکنم بدن درد بد دیروزم بخاطر برخورد زشت پزشک کمیسیون پزشکی بود ، چند وقت پیش برای اینکه برم تهران پیش دکترم ده روز مرخصی استعلاجی گرفتم ولی فقط هفت روزش تایید شد ، پریروز رفتم پیش خانم دکتر کمیسیون پزشکی ، بهم میگه " تو دفترچه ی ما برای آرتریت روماتویید از سه تا هفت روز در نظر گرفته شده ، من میتونستم فقط با سه روز موافقت کنم " لحنش خیلی بد بود ، من میدونم امروزم پشت میزش نشسته و حتا روحشم خبر نداره من بخاطر حرفاش کل دیروز گریه میکردم ، انگار که براش اهمیتی نداره من مریضم ، گاهی به خودم میگم چرا باید برای کسی اهمیتی داشته باشه این قضیه ؟ جوابی براش ندارم